-
[ بدون عنوان ]
1392/02/23 00:26
سلام این ادرس چت روم باران عشق میدونم روزای شروعش هست و خلوته ولی اگ زحمت تبلیغشو بکشید http://www.arezoo22.chata.ir/ http://arezoo222.irchat.ir بچه ها این شبکه عمومیش بزرگتره واس اینک یکم از این تهنایی و خلوتی در بیاد قرارمون واس ساعت ۶ بعد از ظهر منتظرتونم در ضمن اینم ی وبلاگ دیگمه باران عشق www.arezoo22.blogfa.com
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/30 18:09
-
داستان من و اون
1391/10/20 00:02
ب نام خالق عشق اولش تنها دلیل اس دادن ب ابولفضل این بود ک ی اماری از محمد بهم بده تا ببین محمد چقد از قضیه نرگس بهم راست گفته البته با هم تموم کرده بودیم زیاد مهم نبودشمارشو از لیلا گرفتم البته بار غبت تمام .لیلا دوست دخترش بود ابولفضل میگفت دوست صمیمی بودن با محمد تا اینک سر نرگس باهم بد شدن محمد تا حدودی بهم راست...
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/17 23:05
زندگی هیچی نمیگه … نشونت میده !!!
-
کاش
1391/10/17 23:04
کاش جنس دلها از کاغذ بود نه از شیشه ! آری ، سوختن بهتر از شکستن است !
-
کاش
1391/10/17 23:02
کاش به جای پاکت سیگار ، روی چشم های تو می نوشتند "هشدار" !
-
دلم میخواد
1391/10/17 22:59
دلم میخواد از این به بعد هر کی بهم گفت دوست دارم … برم بغلش سرمو بزارم رو شونش آروم بگم : خفه شو
-
یکی بود یکی نبود
1391/10/17 22:55
خدا لعنت کنه کسی رو که قصه ها رو با یکی بود یکی نبود شروع کرد ! آخه بی انصاف چی ازت کم میشد بگی هر دو بودند ؟
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/17 22:43
اندوه و شوق را به هم پیوند بده... به هیچ روی تکه پاره زندگی نکن، فقط بپیوند.
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:50
بوسیدن تو تنها تکراریست که تکراری نمی شود …
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:49
طـــوفـــانــی ام مـی کــنـی بـــا چـشمـهـایـی کـه آرام تـــر از آرامـش اســت !!
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:48
چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنبد کبــود انتظــارت را میـکشد چــه شیــرین است طعــم چنـد کلمــه کــه میگــوید : " کجــایــی" ...؟
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:46
بیا قدم بزنیم . . . من با " تـــــــــو " تو با هر که دلت خواست ! فقط بیــــــــــا قدم بزنیم . . . اصلا بیا و بگذار . . . سایه ات باشـــــــــــم . . . سایه که آزار ندارد ! دارد ؟
-
خدایا
1391/10/11 22:41
خدایا ! من چیزی نمیبینم آینده پنهان است ولی آسوده ام ، چون تو را می بینم و تو همه چیز را .
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:39
عـاشـــِـــقــــــــــانه ه ه ه تــــــَــرین غـَــزل استـــــ دستــــــــــــانِ تـــــــــــــو که می پیچـــــــَـــد میــــــــانِ مـــــــــــوهـــآیِ مــــــــــــــَــن
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:36
سلامِ مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس چگونه شب ها را آسوده می خوابد . . . ؟
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:35
من ماندم و 16 جلد لغت نامه، که هیچ کدام از واژه هایش مترادف این "دلتنگی"های لعنتی نمیشود کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد ! درد دارد...
-
فراموش
1391/10/11 22:34
بـــرای فـــرامـوش کــردنــَـت ، هـَــر شــَـب آرزوی آلـزایـمـــر مـی کنـــَـم ... خــوش بــه حــالِ تـو ... کــه وقتــی " او " آمـــد .. بـدونِ هـیـــچ دردِ ســَــری ، فـــرامــوشـــَـــــم کـــَــردی ...!!
-
غریبه
1391/10/11 22:27
دگر خسته ام... فکر کردی رهایم کردی و تمام؟؟؟ .... آهای غریبه... لحظه ای درنگ کن... خیالت را جا گذاشته ای...
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:12
آ نچه که ما زندگی کرده ایم، سوء تفاهمی شایع است، حد میانه ی شادمانه ی عظمتی که وجود ندارد و خوشبختی، که نمی تواند عینیت یابد. فرناندوپسوا
-
ایست
1391/10/11 22:10
درآستانه ی فصلی سرد در محفل عزای آیینه ها و اجتماع سوگوارتجربه های پریده رنگ و این غروب بارور شده از دانش سکوت چگونه می شود به آن کسی که می رود این سان ، صبور، سنگین، سرگردان، فرمان ایست داد...
-
ب سلامتی
1391/10/11 22:05
پیکت را سر بکش رفیق ب سلامتی فاحشه های شهرمان ک جز خودکسی را نفروختند
-
دخترک
1391/10/11 22:02
دختری پشت یک هزار تومانی نوشته بود: پدر معتادم ب خاطر همین پولی ک در دست توست یک شب مرا ب دست صاحب خانمان سپرد......
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 22:00
امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست . . . ****مسیح تولدت مبارک****
-
کریسمس
1391/10/11 21:59
سال نومیلادی مبارک مخصوصا به مسحیان ایران .. ..پیشنهاد هدیه کریسمس : برای دشمن خود: بخشش برای رقیب: تحمل برای دوستانت:قلبت برای خودت:احترام کریسمس مبارک
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/11 21:58
از فکر من بگذر خیالت تخت باشد من میتوانم بی تو هم خوشبخت باشم این من ک با هر ضربه ای از پا در امد تصمیم دارد بعد از تو سرسخت باشد تصمیم دارد با خودش با کم بسازد تصمیم دارد هم بسوزد هم بسازد
-
سکوت
1391/10/11 21:54
این روزها حس میکنم چقدر شبیه سکوتم... با کوچکترین حرفی میشکنم...
-
قاصدک
1391/10/11 21:52
من ک یاری ندارم چشم انتظاری ندارم قاصدک برو برو ک با تو کاری ندارم قاصدک ب چشم من غصه یک دردی برو میدونم برای من خبر نیاوردی برو توی ابر و اسمون من ی ستاره ندارم کسی ک عشق منو ب یاد بیاره ندارم ندارم دلی ک یک لحظه ب یادم بزنه ندارم هیچ کسی یو ک فک کنی یار من خیلی وقت اونی ک واسش میمردم دیگ نیست قاصدک هارو ب یادش...
-
قهر
1391/10/11 21:43
آدمی که بی صدا قهر میکند میخواهد که بماند که دوباره بخواهد... که دوباره خواسته شود... وگرنه رفتن را که بلد است...
-
[ بدون عنوان ]
1391/10/10 23:02
اینجا زمین است. رسم بعضی آدم هایش عجیب است! اینجا گم که می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند...